کاربر گرامی !؛ لطفا به منظور بهره گیری از کلیه قابلیت های وبلاگ از مرورگر گوگل کروم یا موزیلا فایرفاکس استفاده نمائید

امور کتابخانه های عمومی استان همدان

این وبلاگ به منظور اطلاع رسانی سریع و دقیق به تمامی رؤسای محترم ادارات، مسئولین و کتابداران محترم کتابخانه ها در رابطه با فعالیتهای مربوط به کتابخانه ایجاد شده است.

امور کتابخانه های عمومی استان همدان

این وبلاگ به منظور اطلاع رسانی سریع و دقیق به تمامی رؤسای محترم ادارات، مسئولین و کتابداران محترم کتابخانه ها در رابطه با فعالیتهای مربوط به کتابخانه ایجاد شده است.

سهل ممتنع: کتابدار بودن

يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۵۳ ب.ظ

گاهی به شدت از شغلم دلزده می ­شوم. روزهای زیادی در چرخه کارهای روزمره اداری گیر می­ افتم و احساس ماشین بودن می کنم. کاری ندارم جز اینکه تند و تند کتاب ­ها را از قفسه بیرون بیاورم، رکوردشان را اصلاح کنم، بارکدشان را پرینت بگیرم و بگذارم شان برای چسبانده شدن. آخر سر هم آن ها را بشمارم تا ببینم امروز راندمان کاری ام چقدر بوده است! مبادا آخر ماه که کارنامه اعمال مان را به دست مان میدهند زیر سوال بروم.



وقتی فکر می کنم به این دستمزدی که چنگی به دل نمی زند، به سوال و جواب­ های هر از چندگاه بالادستی­ ها، به بی­نیازی غالب روزها و مراجعه کننده­ ها و کارهای کتابخانه به تخصص من، به کم ارزش بودن دانش و تجربه حرفه ­ای من گاهی در این سازمان، به استخدام غیر کتابداران در پست کتابدار و برگزار نکردن حتی یک ساعت کلاس آموزشی برای آنان، به اظهار تاسف گاه و بیگاه دوستان برای خودم و ... ؛ به طرز فجیعی از کتابدار بودن در یک کتابخانه عمومی خسته و دلتنگ می ­شوم. 

درست همان روزهایی که از درون، فلسفه این کار و این رشته و ... همه را زیر سوال می برم؛ شاهد از غیب می­ رسد و بارقه ای از امید در دلم ایجاد می­ شود . اینطور وقت هاست که فکر می­ کنم خوب شد که من یک کتابدارم!

لااقل برای مادری که از کتاب­ هایی که به او معرفی کرده­ام برای خواندن، راضی است و میخواهد باز هم به او کتاب معرفی کنم!

لااقل برای دختر جوانی که هر بار پیش از آمدن به کتابخانه تماس می­ گیرد تا اطمینان پیدا کند که شیفت کاری من است، تا با مشورت من برای خودش و پدرش کتاب انتخاب کند!
لااقل برای دانشجویی که ساعات کاری مرا می ­پرسد به این بهانه که "گویا شما بیشتر با کتاب­ های خوب آشنایی دارید"!


برای خانم خانه داری که از سفرش برایم سوغاتی می ­آورد یا آن دیگری که داوطلبانه در کارهای کتابخانه مشارکت می­ کندیا آن داوطلبان آزمون دکترا که به دنبال مقالات لاتین رشته خود می­گردند و از معرفی چند پایگاه اطلاعاتی، حتی گوگل اسکولار ذوق زده می­ شوند و اعتراف می­ کنند که فکر نمی­ کردند یک کتابدار بر این مباحث هم اشراف داشته باشد!

حتی برای عضوی که خودش را برای آزمون ICDL آماده می کند و رفع اشکالش را اینجا در کتابخانه و پای میز کتابدار انجام می دهد یا برای کودکی که مشتاقانه پیشنهاد کتابدارانه مرا در دست می­ گیرد و با کنجکاوی ورق می زندخوب شد که من یک کتابدارم؛ چون می دانم اگر می خواهی تاریخ انقلاب فرانسه را بخوانی باید اول ژوزف بالسامو را بخوانی بعد غرش طوفان را، چون تا جایی که می توانم دخترکان نوجوان را از خواندن رمان­ های عاشقانه تکراری سوق می دهم به خواندن داستان­ های تاثیرگذار و متفاوت پرینوش صنیعی و زویا پیرزاد ورضا امیرخانی 

چون برای خنداندن آنکه دنبال بهانه ­ای برای شاد بودن می گردد ماجراهای مانولیتو و برای گریاندن آنکه به اصرار کتابی می خواهد تا به همراه قهرمان داستان اشک بریزد، بادبادک باز و هزار خورشید تابان را سراغ دارم من یک کتابدارم. کتابدار همه غزل ها، حسین ها، آذین ها، مجتبی ها، زهرا ها، فاطمه ها، امیرحسین ها که ماه ها و سال های اول با پدر و مادرشان و کم کم به تنهایی برای انتخاب و امانت کتاب به کتابخانه می آیند لحظه­ هایی هست که شادم با همه این فراز و نشیب­ ها؛ با همه­ ی این اثرگذاری­ های کوچک؛ با همه­ ی مراجعان مشتاق و بی­ حوصله؛ با همه لبخندها و اخم ها؛ و لحظه­ هایی هست که هیچ کدام راضی­ ام نمی­ کنند؛ من ِگم و گیج و تلخ و خسته را...

برگرفته از وبلاگ می نویسم ، پس هستم


  • کارشناسان امور کتابخانه ها

نظرات  (۴)

سلام و خسته نباشید
مطلب خوبی بود جانا سخن از زبان ما میگویی
بله صادقانه اعتراف میکنم میزان علاقه ام به شغل شریف کتابداری در نوسان است گاه عاشقش میشوم و گاه دلزده ...... خداییش چند ساعت در سکوت گذروندن و منتظر حضور مراجعه کننده بودن حوصله مو سر میبره گاه ازسکوت کتابخانه و تنهایی در شیفت کاری دچار توهم میشوم و باکوچکترین صدا از جا میپرم ... روز میشه که بیشتراز 20 نفر عضو فعال میان و وقت سرخاروندن نداری روز میشه که یک نفر حتی یک نفر سر نمیزنه و چقدر اون روزهای خلوت سخت و بد میگذره یا نه اصلا نمیگذره ... التماس دعای خیر
  • مهداد جعفری ممتاز
  • سلام
    یک  کلاس آموزشی بود
    لطفا لینک وبلاگ را هم بگذارید
    با تشکر
    سلام
    http://mitraabyar.blogfa.com/
    پاسخ:

    همکار گرامی  باتشکر از حسن توجه و دقت نظر شما

    در پایان پست به منبع مطلب اشاره شده تا امانت داری رعایت شده باشد 

    مطالب زیبایی بود.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی