چطور دیگران را کتابخوان کنیم؟
حرص خوردن از کتابنخوانی دیگران ثمرهای ندارد. باید آستینها را بالا زد و کار تازهای انجام داد. اگر تنها فردی هستید که در میان یک حلقه دوستی، کتاب میخوانید یا کتاب خوبی خواندهاید که کسی از پیشنهاد مطالعه شما استقبال نمیکند، این بخش از در ستایش خواندن به شما تعلق دارد. نخستین کاری که باید انجام داد نفس کتابخواندن است و تشویق دیگران به این امر.
برای عاشقان مطالعه و ستایندگان خواندن، یکی از بهترین هدایایی که میتوانند برای دوستان به ویژه جوان تر خود تهیه کنند، کتاب است. اما این که دوستان جوانتر چقدر ارج این هدیه را میدانند همیشه محل سوال بوده است. این که چطور میتوانیم این دوستان جوان را به کتابخواندن دعوت کنیم و تشویق شوند، موضوع مهمی است که از پسِ پاسخ به آن میتوان راههای تازه و بدیعی برای دعوت به ترویج کتابخوانی یافت.
کودکان و نوجوانان امروزی، بیشتر از آن چه که فکر میکنیم میخوانند. آنها ممکن است سال به سال کتابی را باز نکنند اما آنها شبکههای اجتماعی میخوانند، زیرنویس تلویزیون میخوانند، سایتها را میخوانند و نظریات یکدیگر را. ممکن است اینخواندن به نظر ما کیفیت کتابهای چند جلدی سنگین را نداشته باشند اما خود با نخواندن فرق میکنند. زندگی یک فرد امروزی از صبح تا شب با خواندن میگذرد. پس اولین راه این است که آنها را متهم به نخواندن نکنیم.
حق انتخاب دادن به دوستان جوانتر میتواند راه را کمی آسانتر کند. اگر فردی در ۴۰ سالگی هنوز کتاب نمیخواند شاید بهتر باشد به او اجازه دهیم آثار سطحیتری بخوانند. کافیست اول عاشق خواندن شود، بعد خواندن را حرفهای تر کند.
قرار نیست همه ادبی بخوانند، متون سنگین را بفهمند و از ابتدای مطالعه ذهنشان آماده چالشهای عمیق فکری باشد. خود ما هم از ابتدا کتابهای سنگین نخواندهایم. سن همه افراد کتابخوان شاید از روی شناسنامه قابل محاسبه باشد اما افرادی با سن شناسنامهای برابر، سن کتابخوانی متفاوتی دارند. نگاهمان را به دوستانی که تازه کتاب میخوانند مانند افرادی باشد که در دبستان کتابخوانی به سر میبرند، توقع نداشته باشیم از روز اول بتوانند در المپیادها مقام بیاورند.
در دنیای امروز افراد با هم ارتباط بیشتری دارند که در هیچ زمانی از تاریخ از آن بهره نبردهاند. اگر بکوشیم تا میتوانیم آنها با نویسندگان هم مرتبط شوند و تنها با اثر آشنا نباشند، شاید بتوانیم از پدیده ستارهسازی، اینجا به طور استثناء به سود خردورزی استفاده کنیم.
گروههای کتابخوانی برای بعضی از کتابخوانها و البته نه همه آنها میتواند جذابیت داشته باشند. شاید توقع زیادی باشد که بخواهیم کسی از اول کتابخوانی ابتداییاش اعتماد به نفس و انگیزه حضور در چنین گروههایی را داشته باشد اما شبکههای اجتماعی فرهنگی آنلاین در زمینه کتابخوانی وجود دارد که میتواند دعوت افراد به عضویت در آنها و صرف وقت در آنها بجای شبکههای عمومیتر مثمرثمر باشد.
راه دیگر پیشنهاد دوکتابخوانی است. قرار نیست همه کتابخوانها داستان بخوانند و یا به مطالعات علمی روی بیاورند. میتوانیم به آنها پیشنهاد کنیم که یک کتاب داستان و یک کتاب غیر داستان، برای مثال درباره موضوعی که به آن علاقمندند و چندان هم ادبی نیست را با هم دست بگیرند و به طور موازی بخوانند. نتیجه چیست؟ هر کدام را که بخوانند کتابخوانی و در نهایت خود فرد و جامعه یک گام به پیش گزارده است.
و در آخر میتوانیم مورد اول را به خود آنها فاش کنیم. اینکه خواندن تنها کتابخواندن نیست. راههای متفاوتی برای خواندن وجود دارد و آن راهها از کتاب صوتی تا کتاب آنلاین را شامل میشوند. راههای تازه تهیه کتاب را به آنها یادآوری کنید. برای مثال شاید خجالت میکشند به کتابفروشی رفته و در میان کتابخوانها سوالی بپرسند. آشناشدن با سایتهای خرید اینترنتی کتاب برایشان جذابتر باشد.
برگرفته از سایت پندار: http://pendar.news/
- ۹۴/۰۹/۱۶